پرونده هم این جوری
پرونده هم این جوری
پرونده سیاست
کمی هم درس اخلاق بیاموزید. البته باز هم راست و دروغش پای علامه مجلسی. دروغ خوب هم داریم. از همین ها که روزی هزارتاش توسط حکومت به مردم گفته میشه.
بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، علامه مجلسی، جلد شصت و هشتم، صفحه نهم
پيامبر اكرم فرمود سه مورد است كه دروغ گفتن جائز بلكه خوب است
1- در صحنه جنگ
2- وعده دادن به همسر
3- براى اصلاح بين مردم
پرونده هم این جوری
پرونده هم این جوری
پرونده سیاست
نیما راشدان در میانه جنگ غزه مقاله ای در باب دروغ هایی که دیگران به اسراییل نسبت می دهند نوشته بود که مقاله ایشان هم نه تنها آلوده به دروغ و تهمت زدن های بی پایه بود، بلکه دفاع شرمگینانه ای هم از کشتارهای دولت اسراییل بود. هدف او جدا کردن سره از ناسره و بازیابی حقیقت نیست. اگر چه حماس و حکومت اسلامی و اسراییل هر سه دروغ می گویند اما روزنامه نگار حقیقت جو می تواند مستقل از دروغ های این جماعت حقیقت را به مردم بگوید. نیما راشدان زمین و آسمان را به هم می لافد و می بافد تا سناریوی سیاه و سفیدش را به اجرا بگذارد. او مادس گیلبرت پرفسور و جراح مشهور نروژی را «پديده ای به نام دکتر» یعنی معلوم نیست که دکتر است یا نیست و « يک فعال روانپريش سياسی عضو حزب سرخ نروژ » معرفی می کند. یعنی هر چه این یارو حرف زد چون دیوانه است و از همه بدتر، کمونیست هم هست پس پرت و پلا می گوید و صد در صد مامور مخفی حماس است. این پزشک انسان دوست نروژی همراه با همکارش در بدترین شرایط جنگ به کمک مردم بی دفاع فلسطین شتافتند و با تمام توان خود به مداوای مجروحین پرداختند. طبیعی است که هر خبرنگار با وجدانی نخست از آنها سراغ کشته شدگان را بگیرد و پزشکی هم که وجدان داشته باشد، حقیقت را درباره نوع سلاح های به کار رفته شده در اختیار رسانه های همگانی بگذارد. اما این ها ربطی به نیما خان که در اطاق گرم و نرمش نشسته و احساسات ناسیونالیستیش هم به غلیان درآمده ندارد. نیما خان نمی داند که مردم نروژ مادس گیلبرت را قهرمان خودشان می دانند. نمی داند که همین گیلبرت در دوران جنگ شش روزه اعراب با اسراییل داوطلب کمک به اسراییل شده و برای نام نویسی و شرکت در جنگ به سفارت اسراییل در نروژ رفته است. نمی داند که مادس گیلبرت نه تنها دکتر است و دیوانه نیست که پرفسور و بهترین متخصص پزشکی اورژانسی در نروژ است. هنگام ورود او و همکارش مردم به پیشواز آنها به فرودگاه رفته بودند و از آنها قدردانی کردند. برای اطلاع بیشتر نیما خان بگویم که مادس گیلبرت در دهه هفتاد هم در فلسطین به مردم خدمت پزشکی رایگان ارایه می کرده. البته نیما خان چون اخبارش را از منابع ارتجاعی و مزدبگیر آورده و خودش دنبال حقیقت نبوده، طبیعی است که گاف بدهد. بی خیال از این که خواننده گان که گوسفند نیستند و دنیای رسانه ها آن قدر بزرگ شده که می توان هر رویدادی را پی گرفت و راست و دروغش را آشکار کرد. البته با توجه به این که در کشور ما هر کس دو تا مقاله توی وب لاگش نوشت روزنامه نگار می شود، انتظار این که روزنامه نگار در پی یافتن حقیقت باشد، بیهوده است. همین همکاران درون مرزی نیما خان این همه دروغ به جان این مادس گیلبرت بیچاره بستند. چرا نیما راشدان این بیچاره را روانی و دروغ گو می کند؟ جز این که نیما خان هم خودش بخسی از این نمایش تراژیک است؟
سال گذشته کشور نروژ 3 میلیارد کرون اسلحه فروخته است. از این مقدار 1.7 میلیارد آن سهم خرید آمریکاست که افزایش هشتادو شش در صدی را نشان می دهد. این سلاح های پیشرفته در میدان های جنگ به کار می روند. توپ های مدرن، انواع گلوله و خرج سلاح های گوناگون، خمپاره انداز، ابزار پرتاب راکت و نارنجک از جمله جنگ افرازهای فروخته شده است.
نروژ هر سال به یک نفر که توسط کمیته صلح نوبل انتخاب می شود، جایزه صلح نوبل را اعطا می کند. نمی دانم از پول کثیف اسلحه فروشی بخشی از این جایزه تامین می شود یانه. البته فرق چندانی ندارد. با یک دست نمیشه کبوتر صلح پراند و با دست دیگر راکت های مرگبار. مردم عراف و افغانستان زیاد از این گلوله ها خورده اند حق آنهاست که جایزه صلح نوبل رابگیرند. چنان که ما گرفتیم. ناگفته نماند که جایزه های دیگر مرحوم نوبل که توسط دولت سوئد داده می شوند، عاری از این آلودگی های محیط زیستی و اخلاقی نیستند.
پرونده سیاست
پرونده هم این جوری
پرونده هم این جوری
پرونده سیاست
پرونده سیاست
پرونده سیاست
پرونده هم این جوری
پرونده سیاست
دارم این رایتر ویندوز را آزمایش می کنم. قرتی بازی زیاد در میاره. این دارو دسته ویندوزیان هم خیلی زرنگی می کنن. تا یه برنامه پیاده می کنی چارتا برنامه بدرد نخور هم بارت می کنن. سود ورزیه دیگه چه میشه کرد.
پرونده هم این جوری
پرونده هم این جوری
پرونده سیاست
پرونده فیلم
پرونده هم این جوری