دیشب فیلم رئیس مسعود کیمیایی را دیدم. بسیار مزخرف بود. از دیالوگ های بی مزه و من درآوردی و بیگانه با شخصیت همان آدم هایی که فیلمش را می سازند تا تک گویی آقای رئیس. آشفته بازاری که با سر هم نهادن قصه چند فیلم هالیوودی و آمیختن آن با فرهنگ مردسالارانه کیمیایی تبدیل به آشغالی شده بود که جز تلف کردن وقت چیز دیگری عاید بیننده نمی کند. کیمیایی کی می خواهد دست از این فرهنگ مذکرانه و قهرمان پرور بر دارد. فیلم های او یکی پس از دیگری سیر سقوطی طی می کنند. درمهم ترین صحنه فیلم آقا قهرمان آمده رئیس را بکشد، این صحنه به حدی مضحک شده که بیننده را روده بر می کند. در مجلس جشن رئیس، اپرا نوع مافیایی داریم ، رقص عربی داریم، موزیک روحوضی داریم و صد البته آدم های بد که مشخصه آن ها نوشیدن و رقصیدن است . کلیشه ای نخ نما شده که تنها به درد رد شدن از سد سانسورمی خورد. کیمیایی تمام شده است . چیزی برای گفتن ندارد. تکرار قیصر شدنی نیست. اکثر فیلم های پس از انقلاب کیمیایی در حسرت قیصر ساخته شده اند و هیچ کدام هم به پشیزی نمی ارزند. کیمیایی در همان تاریکخانه زیربازارچه مانده است.

0 Comments:

Post a Comment




 

این جا | @